چرا ما زبان را فراموش می کنیم؟
چرا زبان فرار است؟ در واقع فراموش نمی کنیم. بلکه آموخته های زبانی ما از حافظه کوتاه مدت و حافظه کاربردی و بلند مدت ما به ضمیر ناخودآگاه منتقل می شود. برای اینکه جلوی این انتقال یا بقول زبان آموزان جدید: «فراموشی» را بگیریم باید اطلاعات زبانی ما به حافظه فیزیکی تبدیل شود. حافظه فیزیکی دقیقا مثل روش دوچرخه سواری، پوست کندن سیب زمینی و یا رانندگی کردن است. به بیان بهتر شما باید آموخته های زبانی خود را درونی کرده و به حافظه فیزیکی تبدیل کنید تا دیگر به ضمیر ناخودآگاه منتقل نشود و دچار فراموشی نشوید.
حال چگونه می توان آموخته ها را به حافظه فیزیکی تبدیل کرد؟
با تکرار و تکرار و تکرار، حتا با تکرار غیر پویا (منفعلانه). باید خودتان را در همه ی مکان ها در «معرض» زبانی که یاد می گیرید قرار دهید. موسیقی، فیلم، کتاب، مجله، پادکست، حتا نوشته های خودتان برای برنامه روزانه، نوشته روی قوطی ها و بسته ها مواردی هستند که با خواندن آن در هر لحظه و هر مکان به خودتان و به مغزتان می فهمانید که چطور زبان خارجی و یا زبان جدید را به حافظه فیزیکی تبدیل کنید. مدام به لغات زبانی که می آموزید گوش دهید حتا اگر نمی فهمید که چیستند و چه معنایی دارند.